لباس مشـکی ما را به دسـتمان بدهید
به ما حسینیه ی گریه را نشان بدهید
مرا که راهـی بـزم عـزای اربـابـم
برای زود رسیدن کمی توان بدهید
اگـر خـدای نـکرده در آخـر خطم
به جان اشک رقیه مرا امان بدهید
نماز گریه ی ما با امامت سـقاست
به روی مأذنه ی کربلا اذان بدهید
بـرای آن که بمانم هـمیشـه بر درتان
به سگ قافله ی عشق استخوان بدهید
قسـم به حُرمت چشـمانتان اگر مُردیم
به روی سنگ حسینیه غسلمان بدهید