loading...
سایت تخصصی حضرت رقیه (س)
به سایت حرم حضرت رقیه (س) خوش آمدید www.Roghayeh.net
بازدید : 940 یکشنبه 10 شهریور 1392 نظرات (3)

به منظور پاسداشت تلاش های همه جانبه مرجعیت جلیل القدر شیعه، برای اعزام زائران و مدافعان حریم پاک اهل بیت علیهم السلام به حرم حضرت زینب کبری سلام الله علیها و حضرت رقیه بنت الحسین علیهماالسلام، شماری از سادات و شیوخ عشایر استان کربلا، در نامه ای به آیت الله العظمی حاج سید صادق حسینی شیرازی مدظله العالی از حمایت های بی دریغ معظم له در فراهم آوردن زمینه ی زیارت حضرت زینب سلام الله علیها تشکر کردند.

حرم حضرت رقیه

این اعزام از سوی مرجع عالیقدر تشیع در زمانی انجم پذیرفت که ناامنی فراوانی در سوریه برای زائران و مدافعان حرم وجود دارد.

ما هم به نوبه ی خود از این افدام شجاعانه حضرت آیت الله العظمی سید صادق شیرازی تشکر میکنیم. 

 


مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب
این نظر توسط احمد در تاریخ 1392/06/28 و 23:23 دقیقه ارسال شده است

احسنت رهبرم

این نظر توسط سربازگمنام امام زمان عج در تاریخ 1392/06/17 و 0:36 دقیقه ارسال شده است

ما برای این چادر داریم می‌رویم
بیمارستان از مجروحین پر شده بود.
حال یکی از آن‌ها خیلی بد بود...
رگ‌هایش پاره پاره شده بود و خونریزی شدیدی داشت.
وقتی دکتر این مجروح را دید، به من گفت بیاورمش داخل اتاق عمل.
من آن زمان چادر به سر داشتم.
دکتر اشاره کرد که چادرم را در بیاورم تا راحت‌تر بتوانم مجروح را جابه‌جا کنم...
مجروح که چند دقیقه‌ای بود به هوش آمده بود، به سختی گوشه چادرم را گرفت و بریده بریده و سخت گفت: من دارم می‌روم تا تو چادرت را در نیاوری. ما برای این چادر داریم می‌رویم...
چادرم در مشتش بود که شهید شد.
از آن به بعد، در بدترین و سخت‌ترین شرایط هم چادرم را کنار نگذاشتم...
کمال کورسل، شهید فرانسوی گمنام در مرصاد
بعد از مدتی، رفت و آمد «ژوان کورسل» با دانشجوهای ایرانی کانون پاریس، بیشتر شد. غروب شب جمعه‌ای، یکی از دوستانش، «مسعود»، لباس پوشید برود کانون برای مراسم. «ژوان» پرسید: «کجا می‌ری؟» گفت: «دعای کمیل» ژوان گفت: «دعای کمیل چیه؟! ما رو هم اجازه می‌دی بیاییم!» گفت: «بفرمایید». چون پدرش مراکشی بود، عربی را خوب می‌دانست. با «مسعود» رفت و آخر مجلس نشست. آن شب، «ژوان» توسل خوبی پیدا کرد. این را همه بچه‌ها می‌گفتند. هفته آینده از ظهر آمد. با لباس مرتب و عطر زده گفت: «بریم دعای کمیل» گفتند: «حالا که دعای کمیل نمی‌روند»؛ تا شب خیلی بی‌تاب بود.
یک روز بچه‌های کانون، دیدند «ژوان» نماز می‌خواند، اما دست‌هایش را روی هم نگذاشته و هفته بعد دیدند که بر مُهر سجده می‌کند.
«مسعود» شیعه شدن او را جشن گرفت.

این نظر توسط سربازگمنام امام زمان عج در تاریخ 1392/06/14 و 23:14 دقیقه ارسال شده است

آمدم ای شاه پناهم بده
خط امانی زگناهم بده
ای حرمت مرجع درماندگان
دور از درو راهم بده
یاامام رضا ع دلم خیلی برات تنگ شده اما مهربانیت زیاده که راهم می دی حرمت عیب نداره دیگه ازاین به بعد توخلوتم باهات می شینم می گم آقاباشه ماهم خدا داریم . عیب نداره بازمی گم اگه کربلا راهم ندادن خاکش ببوسم .می گم دلم گرفت می روم پیش امام رضا سرم رو سنگ حرمش می زارم عقده دلم وا می کنم .
باعرض سلام خدمت تمامی دوستان امیدوارم زیرسایه مولامان مهدی فاطمه عج همیشه موفق باشید دوستان خوبم چندروز دیگه راهی حرم امام رضاع هستم . به جای همتون دعا می کنم ونیز پیشاپیش میلاد حضرت معصومه س رو خدمت برادرش امام رضاع تبریک می گویم . دوستان خوبم التماس دعا یاعلی
پاسخ : التماس دعا


کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    آیا شما تاکنون به زیارت حضرت رقیه (س) در سوریه مشرف شده اید؟
    ارتباط با ما

    آمار سایت
  • کل مطالب : 433
  • کل نظرات : 1066
  • افراد آنلاین : 3
  • تعداد اعضا : 1099
  • آی پی امروز : 40
  • آی پی دیروز : 63
  • بازدید امروز : 221
  • باردید دیروز : 103
  • گوگل امروز : 2
  • گوگل دیروز : 5
  • بازدید هفته : 404
  • بازدید ماه : 2,065
  • بازدید سال : 31,299
  • بازدید کلی : 1,365,293
  • کدهای اختصاصی